English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3332 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
round vowel U حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assonance U هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
slaver U گلیز مالیدن بزاق از دهان ترشح کردن اب افتادن دهان
slaver U اب دهان اب دهان روان ساختن چاپلوسی کردن
To pass the news by word of mouth . U خبری را در دهان به دهان پخش کردن
rictus U گشادی دهان چاک دهان پرندگان
stomal U دهان دار وابسته به دهان
kiss of life U تنفس مصنوعی دهان به دهان
expired air method U روش دهان به دهان method mouth to mouth :syn
plangency U پر صدایی
homophony U هم صدایی
noiselessness U بی صدایی
consonantal U بی صدایی
consonance U هم صدایی
conconancy U هم صدایی
monophony U یک صدایی
equisonance U هم صدایی
monaural U یک صدایی
unison U یک صدایی
unison U هم صدایی
double coincidence of wants U زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
tonics U صدایی اهنگی
pentatonic U پنج صدایی
tonic U صدایی اهنگی
knell U صدایی زنگ
trachyphonia U زمخت صدایی
voice frequency U بسامد صدایی
voice key U کلید صدایی
tanyphonia U نازک صدایی
melodiousness U خوش صدایی
baryphonia U کلفت صدایی
zing U صدایی شبیه جیغ
motet U سرود چند صدایی
voice grade channel U مجرای از درجه صدایی
whinnying U صدایی شبیه شیهه
whinny U صدایی شبیه شیهه
recited U با صدایی موزون خواندن
phonic U صدایی صدا دار
recites U با صدایی موزون خواندن
whinnied U صدایی شبیه شیهه
what noise is that? U این چه صدایی است
recite U با صدایی موزون خواندن
reciting U با صدایی موزون خواندن
voice operated U با کار افت صدایی
whinnies U صدایی شبیه شیهه
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
music to one's ears <idiom> U صدایی که شخص دوست دارد بشنود
growls U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
infrasound U صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
growl U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
pretone U هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
twanged U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging U صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
text U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
texts U وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
slobber U اب دهان
slobbers U اب دهان
mouth U دهان
astomatal U بی دهان
mouthed U دهان
mouthing U دهان
mouths U دهان
gob U دهان
slobbered U اب دهان
chops U دهان
gobs U دهان
puss U دهان
slobbering U اب دهان
astomatous U بی دهان
unmuffle U دهان
saliva U اب دهان
polystomatous U دهان
polystome U دهان
OS U دهان
spittle U اب دهان
jibs U دهان
jibbing U دهان
jibbed U دهان
jib U دهان
potato box U دهان
reeks U بخار دهان
reeked U بخار دهان
scold U ادم بد دهان
reek U بخار دهان
spit U اب دهان خدو
scolded U ادم بد دهان
palates U سقف دهان
scolds U ادم بد دهان
slobbering U دهان را اب انداختن
reeking U بخار دهان
stomatology U دهان پزشکی
slobbered U دهان را اب انداختن
gag U دهان باز کن
gagged U دهان باز کن
gagging U دهان باز کن
gags U دهان باز کن
halitosis U گند دهان
palate U سقف دهان
slobber U دهان را اب انداختن
fetid U گند دهان
slobbers U دهان را اب انداختن
microstomous U کوچک دهان
astomatal U فاقد دهان
throat U صدا دهان
orals U از راه دهان
stoma U شکاف دهان
oral U از راه دهان
stomatal U دهان دار
spits U اب دهان خدو
stomatal U وابسته به دهان
cyclostomate U دهان گرد
mouthwashes U دهان شویه
insalivate U اب دهان زدن به
neb U پوزه دهان
openmouthed U دهان باز
gymnostomous U برهنه دهان
fomalhaut U دهان ماهی
peroral U از راه دهان
rictus U چاک دهان
cyclostomatous U دهان گرد
stomatic U شبیه دهان
stomatitis U ورم دهان
throats U صدا دهان
to shut up U دهان بستن
mouths U در دهان گذاشتن
mouthwash U دهان شویه
mouthing U در دهان گذاشتن
mouthy U دهان دار
say a mouthful <idiom> U حرف دهان پر کن
mouthed U در دهان گذاشتن
mouth U در دهان گذاشتن
mum's the word <idiom> U دهان قرص
widemouthed U دهان باز
mouth-watering U دهان آب انداز
stomatous U دهان دار
toho U دهان ببر
howlers U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler U صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel U کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
throw to the wolves <idiom> U به دهان گرگ انداختن
To muzzle the people. U دهان مردم را بستن
swearer U ادم بد دهان وفحاش
to escape one's lips U از دهان کسی در رفتن
orinasal U از دهان و بینی درامده
spit U اب دهان پرتاب کردن
paralysis of the face U لغو یا کجی دهان
spiracular U شبیه سوراخ دهان
slobbers U اب دهان روان ساختن
sound off U مزه دهان کسیرافهمیدن
stomatogastric U وابسته به دهان ومعده
screw up U غنچه کردن دهان
trap U نیرنگ فریب دهان
slobbered U اب دهان روان ساختن
mouthpart U زائده نزدیک دهان
drooling U اب از دهان تراوش شدن
drooled U اب از دهان تراوش شدن
drool U اب از دهان تراوش شدن
toadfish U ماهی دهان گشاددریایی
Wellington U چکمه دهان گشاد
muzzle U دهان بند دهنه
muzzled U دهان بند دهنه
muzzles U دهان بند دهنه
muzzling U دهان بند دهنه
spits U اب دهان پرتاب کردن
ejaculating U از دهان بیرون پراندن
mug U ساده لوح دهان
mugged U ساده لوح دهان
mugging U ساده لوح دهان
drools U اب از دهان تراوش شدن
ejaculate U از دهان بیرون پراندن
he has a loose tongue U دهان لقی دارد
hagfish U مارماهی دهان گرد
fullmouthed U دارای دهان کامل
squiggle U در دهان قرقره کردن
squiggles U در دهان قرقره کردن
fish fag U زن بدزبان یابد دهان
clump block U قرقره دهان گشاد
aboral U نقطه مقابل دهان
gag U دهان بند بستن
gagged U دهان بند بستن
gagging U دهان بند بستن
gags U دهان بند بستن
ejaculates U از دهان بیرون پراندن
ejaculated U از دهان بیرون پراندن
mugs U ساده لوح دهان
fetor oris U بدبویی دهان [پزشکی]
socket کام [سقف دهان]
bad breath U بدبویی دهان [پزشکی]
trap U دهان [اصطلاح روزمره]
halitosis U بدبویی دهان [پزشکی]
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1tink and grow rich
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
1they have to be self-consistently determined.
1 just got to figure out where to headمعنی این عبارت چیست؟
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com